تو مقصری اگر من دیگر ” من سابق ” نیستم
من را به من نبودن محکوم نکن!
من همانم که درگیر عشقش بودی!
یادت نمی آید!؟ من همانم!
حتی اگر این روزها هردویمان بوی بی تفاوتی بدهیم!

 



برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 21 دی 1392برچسب:, | 20:28 | نويسنده : فاطمه مرادی |

 

باز باران نه نگویید با ترانه می سرایم این ترانه جور دیگر

باز باران بی ترانه دانه دانه بر بام خانه

یادم آید روز باران پا به پای بغض سنگین تلخ و غمگین دل شکسته اشک ریزان عاشقی سرخورده بودم

می دریدم قلب خود را

دور می گشتی تو از من

با دو چشم خیس و گریان

می شنیدم از دل خود این نوای کودکانه

پر بهانه زود برگردی به خانه

یادت آید هستی من آن دل تو جار می زد

این ترانه باز باران باز می گردم به خانه



برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 21 دی 1392برچسب:, | 20:25 | نويسنده : فاطمه مرادی |
گاهی وقتا توی رابطه ها نیازی نیست طرفت بهت بگه : برو ! همین که روزها بگذره و یادی ازت نگیره همین که نپرسه چجوری روزا رو به شب میرسونی همین که کار و زندگی رو بهونه میکنه... همین که دیگه لا به لای حرفاش دوستت دارم نباشه و همین که حضور دیگران توی زندگیش پر رنگ تر از بودن تو باشه هزار بار سنگین تر از کلمه ی برو واست معنا پیدا میکنه پس بروقبل از اینکه ویرون تر از اینی که هستی بشی... پس منم میرم ...

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 21 دی 1392برچسب:, | 20:21 | نويسنده : فاطمه مرادی |


بــوی پــاییـز میـــ ــدهد

تابستانِ این روزهــا ؛

گویـا که شـــ ــ ــهریـــور
عــــاشــق شده است!


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:32 | نويسنده : فاطمه مرادی |

 

 
 
خدایـــــا

این بند دل آدم کجاست؟؟

ک گاهی با یک

اسم..

نگاه..

با حضور یک نفر..

و یا با یک لبخند “پاره میشود”


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:31 | نويسنده : فاطمه مرادی |

سخـــــــــتــی تــنهــایی را وقتـــــی فــــهمیـــدم

 

کــ ــه دیــدم مترسکـــــ

بـه کــلاغ میــ ــگویــد:

هرچــقدر دوستـــ ــ داری نوکــ بزن

فقـــط تنهــام نــذار!!

 



برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:30 | نويسنده : فاطمه مرادی |



می گویند:

خوش به حالت!

از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی…!

نمی دانند بعضی دردها

کمر خم می کنند، نه ابرو…


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:30 | نويسنده : فاطمه مرادی |

دل درد گرفته ام ان قدر که فنجـــــــــــــــــــان های قهــــــــــــــــــــــــــــوه را سرکشیده ام

 

امـــــــــــــا…

 

تو تــــــــــــــه هیچکدام نبودی…

 



برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:29 | نويسنده : فاطمه مرادی |


همه می گویند “سخت گیر”م!

راست می گویند

همین است که انقدر “سخت”

به تو “گیر” داده ام . . .

 



برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:28 | نويسنده : فاطمه مرادی |



حوصله ام برفی ست!

با یک عالمه قندیل دلتنگی,

از گوشه های دلم آویزان!

آهای!

کافی ست ” کمی “ها  کنی که ” آب”شوم!…


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:28 | نويسنده : فاطمه مرادی |

 

نمى دانم چه رابطه ایست ؟

بین نبودنت با رنگ ها

دلتنگ تو که میشوم

زندگى ام سیاه مى شود !

 



برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:27 | نويسنده : فاطمه مرادی |

 

 

درد می کشم ، درد !

 هم تلخ است هم ارزان

هم گیراییش بالاست !

 هم اینکه تابلو نمی شوم و رفیقی که مرا به درد معتاد کرد

ناباب نبود ،

اتفاقا باب باب بود فقط نگفته بود که

ماندنی نیست ، همین . . .

 



برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:26 | نويسنده : فاطمه مرادی |

 

 

از بعضی ادمها خاطره میماند

از بعضی های دیگر هیچ

خاطره ساختن لیاقت میخواهد.

 



برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:26 | نويسنده : فاطمه مرادی |

 

وقتی دست هایت را می بردی هیچ فکر کردی؟

به بویش گرمایش قدرتش امیدش

و این پاییز تمام کت هایم جیب های بزرگ دارند … دستم تنهایی یخ می کند!

 



برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:25 | نويسنده : فاطمه مرادی |

 




من از تمام آسمان یک باران را میخواهم…

از تمام زمین یک خیابان را…

و از تمام تو…

یک دست که قفل شود در دست من…

 

 



برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:25 | نويسنده : فاطمه مرادی |



من از تمام آسمان یک باران را میخواهم…

از تمام زمین یک خیابان را…

و از تمام تو…

یک دست که قفل شود در دست من…

 



برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:24 | نويسنده : فاطمه مرادی |



چه زیبا حرف میزنی ؟ تو می گویی از زاویه ی من به مسئله نگاه کن

 

 

از زاویه تو … آها دیدم

 

 

از زاویه ی تو چه تنگ است کنارهم نشستن دوضلع من وتو



برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:24 | نويسنده : فاطمه مرادی |



گذاشتــم به دارم بکشنــد!

بــی گنــاه بـــودم اما….

حوصلـــه اثبـــاتش را نـــداشتم…!

 



برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:23 | نويسنده : فاطمه مرادی |



دلتنگــــی پـیــچـیـــــــــده نـیـســتــــــــ . . . !

یــــکـــــــ دل . . . !

یــکـــــــ آســـــمـــــان . . . !

یــکـــ بــــــغـــــض . . . !

و آرزو هـای تـــرکـــــــ خـــــــورده . . . !

بــه هـمــیـــن ســـــــادگـــــــی

 



برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:23 | نويسنده : فاطمه مرادی |

 

گفته باشم …

 

من درد میکشم اما تو چشمهایت را ببند،

 

سخت است بدانم میبینی و بی خیالی …

 

تویی که روزگاری برایم درمان بودی ..

 



برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:22 | نويسنده : فاطمه مرادی |

 

خاطـــــــــــرات بی هــــــــوا می آیند

 

گاهی وســـــــــط یک فــــــــــکر…

 

گاهی وسط خــــــــــیابان!!!

 

ســـــــــــردت میکنند؛ داغـــــــــت میکنند خاطـــــــــرات تمـــــــــام نمیشوند…

 

تمامـــــــــت میکنند

 



برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 15 دی 1392برچسب:, | 16:20 | نويسنده : فاطمه مرادی |

بهترین کد آهنگ های جهان

کد های زیبا سازی